از جمله مسائلی که در خصوص فهم و معرفت قرآن مطرح شده است. موضوع همگانی بودن فهم معارف و آیات قرآنی است. به این معنا که خدای متعال قرآن را به گونهای برای بندگان خود نازل فرموده که علاوه براینکه داری معارف ژرف وعمیقی ست قابلیت تفهیم و فهم را برای همگان فراهم نموده است. ولی با این حال شاهد هستیم مراتب فهم و دسترسی به آن معارف ارزشمند در بین عموم مردم یکسان نیست. در این نوشتار سعی داریم چند راهکار مهم در فهم قرآن را مورد دقت و بررسی قرار دهیم.
طرح سوال:راهکار قرآن برای دستیابی به فهم معارف قرآنی چیست؟
جواب: با دقت و تأمل در آیات نورانی قرآن مجید به خوبی میتوان به راهکارهای مؤثردر فهم قرآن دست یافت:
نکته قابل توجه:
«قبل از اینکه مطالبی در خصوص فهم قرآن بیان کنیم لازم به ذکر است که قرآن داری مراتب و باطن های مختلفی است در مرتبهای از مراتب از ژرفی خاصی برخوردار است که فهم والای آن برای اولیایی خاص الهی ممکن است. در علامه جوادی آملی در قسمتی از کتاب قرآن در قرآن در این خصوص مینویسد:
قرآن كريم كتابي نظير كتابهاي عادي و معمولي نيست كه اول و آخرش در دسترس انسانها باشد؛ بلكه قرآن كريم كتابي الهي و داراي مراتب است، مرتبه والا و مرحله اعلايش همان «امّ الكتاب» است كه در سوره «زخرف» بيان شده است.« وَ إِنَّهُ في أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكيمٌ؛ [زخرف/۴] و آن در «أمّ الكتاب» [لوح محفوظ] نزد ما بلندپايه و استوار است اين مرحله اعلي كه اصل قرآن و مادر و ريشه آن است، وجود و حقيقتي «لدي الله» دارد و نزد ذات اقدس اله است. مرحله عاليه قرآن، همان است كه در دست فرشتگان «كرام برره» است:«بِأَيْدي سَفَرَةٍ كِرامٍ بَرَرَةٍ [زخرف/۱۶-۱۵] به دست سفيرانى است والا مقام و فرمانبردار و نيكوكار.» و مرحله نازله اش، «لدي الناس» و به لفظ عربي مبين ظهور كرده است.»[۱]
سوره یوسف و امام زمان (ع) |
.:: آنچه فراروی شماست تالیف خادم قرآن ، نویسنده این وبلاگ است که در تالیف آن از کتاب باران حکمت ،اثر محمد رضا رنجبر وسخنرانی های بزرگانی نظیر آیت الله حایری شیرازی و ... بهره برده ام . |
« چکیده مقاله »
مدیریت امام حسین(ع)در نهضت عاشورا را می توان به صورت یك الگوی رفتاری و هدایت افراد در جهت رسیدن به هدف های نهایی در نظر گرفت.
مدیریت امام حسین |
::هدف اصلی در مدیریت ایشان ، تربیت انسان ها بر مبنای سربلندی ، بزرگواری، عزت و كرامت است. :: می توان خواسته های الهی و قرآنی را در جامعه عینیت بخشید ::وحیه مبارزه با طاغوت و حفظ عزت اسلامی را سرلوحه كار خویش قرار داد :: الگوی عملی از عزت الهی به مدیریت امام حسین(ع)و بر مبنای آیات قرآنی چیست ؟ |
مشاهده متن [PDF 458KB]![]() |
مدیریت عزتمند امام حسین(ع) در پرتو آیات قرآنی
نویسنده مقاله : نفسیه زروندی رحمانی
فصلنامه بینات-فصلنامه قرآن پژوهی
سال شانزدهم، شماره 64
این پست برای اولین بار توسط این وبلاگ منتشر شده است . لطفا در باز نشر آن ، منبع را درج نمایید .
خداوند در آیه 28 سوره انفال آمده: « واعلموا انما اموالکم و اولادکم فتنه و ان الله عنده اجر عظیم »؛'' بدانید که اموال و فرزندانتان (مایه) آزمایش است و خداوند است که پاداش بزرگ نزد اوست''. در این آیه قرآن کریم می گوید: ثروت و فرزندان برای شما فتنه یعنی مایه آزمایش هستند. کلمه " فتنه " همان مفهوم امتحان و آزمایش را دارد. البته فتنه از این جهت " فتنه " گفته میشود که چیزی است که انسان را به خود مشغول میکند و امتحان بودنش به همین است. بنابر این فتنه در قرآن یعنی آزمایش. بدانید همین مال و ثروت وسیله آزمایش هستند. یعنی هم تمام زندگی شما زن و بچه نباشد. اینجاست که مسأله آخرت پیش می آید. شما نباید به اینها به عنوان ایده آل نگاه کنید بلکه اینها وسیله هستند.
در قرآن میخوانیم: «و نبلوکم بالشر و الخیر فتنه و الینا ترجعون» (انبیاء/35) : ''و ما شما را با خیر و شر می آزماییم و شما به سوی ما باز می گردید''. آیا این چیزهایی که موجب آزمایش بشر است خیرند یا شر؟ ممکن است چیزی به ظاهر خیر باشد یعنی نعمت باشد و ممکن است چیزی شر باشد یعنی بلا باشد ولی عمده این است که انسان در مقابل آن چیزی که موضوع امتحان اوست چه عکسالعملی نشان میدهد.ممکن است عکسالعمل انسان درباره نعمت و بلا بهگونهای باشد که هر دو برای او " نعمت " بشود و ممکن است عکسالعمل او در برابر نعمت و بلا به گونهای باشد که هر دو برای او " نقمت " شود. این است که نباید هر چیزی را که مایه امتحان انسان است بد دانست بلکه باید آن را خوب دانست.
قرآن از انسان یک موجود از همه چیز گذشته جز خدا میخواهد، این است که میفرماید: مال شما فتنه است، اولاد شما فتنه است، یعنی بازدارنده هستند. قرآن نمیگوید شما فرزند نداشته باشید یا فرزندانتان را دوست نداشته باشید، احساس مسؤولیت نداشته باشید و یا مال نداشته باشید و اصلا مال خودتان را رها کنید، چنین چیزی نیست. ولی هیچیک از اینها نباید درحدی باشد که وقتی پای حق و پای خدا و پای تکلیف بزرگتری در میان میآید بتواند پایبند انسان باشد.
«قل ان کان اباوکم و ابناوکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجاره تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب الیکم من الله و رسوله و جهاد فی سبیله فتربصوا حتی یاتی الله بامره والله لا یهدی القوم الفاسقین» (توبه/24) ''اگر پدران، فرزندان، برادران، همسران، عشیره، مال و ثروت، شغل و مسکن در نزد شما از خدا عزیزتر هستند، صبر کنید و سر جایتان باشید تا به شما خبر بدهیم''. امتحانهای الهی برای این جهت است که انسان در خلال آن گرفتاریها (کمال یابد). گرفتاری در نعمت یک جور گرفتاری است و گرفتاری در نقمت جور دیگر است. همه چیز برای این است که انسان گرفتار آن شود و خود را از آن آزاد کند.
انسان در دنیا نیامده که از کنار نعمتها و از کنار بلاها و گرفتاریها بگذرد، بلکه آمده است در دریای نعمتها و در دریای گرفتاریها خودش را بیندازد و سالم بیرون بیاید. اگر کسی در عمرش اساسا خودش را در بلایا و مصائب و سختیها قرار ندهد و همیشه از آن کنار بگذرد، هرگز چیزی نمیشود. اگر کسی هم اساسا دستش به نعمت نرسد کمالی که در این دنیا باید پیدا کند، پیدا نمیکند. کمال انسان به این است که در دنیا، هم با نعمتها و هم با شدتها هرچه بیشتر درگیر شود و از این درگیری آزاد بیرون بیاید. خداوند متعال در آنجا که فرمود «ان من ازواجکم و اولادکم عدوا لکم» آن جنبه دشمنی و خطر برخی از همسران و فرزندان را یادآوری کرد و در آیه بعد که فرمود: «انما اموالکم و اولادکم فتنه» جنبه امتحان بودن و " لابد منه " بودن آنها را بیان کرد. اینها مایههای امتحان شما هستند، مایه امتحانبودن مستحق ملامت نیست، به شما بستگی دارد که از این امتحان چگونه بیرون بیایید. «و الله عنده اجر عظیم» و آن که در نزد او اجر بزرگ است الله است.
.:: به نقل از :http://www.tahoorkotob.com/page.php?pid=7000
فتنه در قرآن کریم یعنی آزمایش. بدانید همین مال و ثروت وسیله آزمایش هستند. یعنی هم و تمام زندگی شما زن و بچه نباشد. در قرآن میخوانیم: «و نبلوکم بالشر و الخیر فتنه و الینا ترجعون» (انبیاء/35) :'' و ما شما را با خیر و شر می آزماییم و شما به سوی ما باز می گردید''. آیا این چیزهایی که موجب آزمایش بشر است خیرند یا شر؟ ممکن است چیزی به ظاهر خیر باشد یعنی نعمت باشد و ممکن است چیزی شر باشد یعنی بلا باشد ولی عمده این است که انسان در مقابل آن چیزی که موضوع امتحان اوست چه عکسالعملی نشان میدهد. ممکن است عکسالعمل انسان درباره نعمت و بلا بهگونهای باشد که هر دو برای او " نعمت " بشود و ممکن است عکسالعمل او در برابر نعمت و بلا به گونهای باشد که هر دو برای او " نقمت " شود. این است که نباید هر چیزی را که مایه امتحان انسان است بد دانست بلکه باید آن را خوب دانست.
موارد استفاده فتنه در قرآن بسیار است از جمله : خداوند در سوره یوسف می فرماید:''سپس رو به درگاه خدا آوردند و عرض گردند: «پروردگارا! ما را مورد شکنجه این گروه ستمگر قرار نده''«...ربنا لاتجعلنا فتنة للقوم الظالمین ، یوسف، 58. » «''و ما را به رحمتت از چنگال گروه کافران رهایى بخش''« و نجنا برحمتک من القوم الکافرین ،یوسف، 58. »منظور از «فتنه» در آیه اخیر، شکنجه است که در بعضى از آیات قرآن به خصوص در سوره «بروج» در مورد اصحاب «اخدود» آمده است، و در آیه83 که قبل از آیه مورد بحث آمده است، نیز به آن اشاره شده. این احتمال نیز وجود دارد که منظور از فتنه در هر دو مورد، منحرف شدن یا منحرف ساختن از دین و ایمان باشد، چرا که اگر فرعونیان بر مؤمنان سلطه پیدا مىکردند آن را دلیل بر حقانیتخود پنداشته و در طریق انحراف ثابت قدمتر مىشدند.
استاد علامه طباطبايى (ره)
1- انسان در زندگى ابتدائى خويش كه دنيوى و موقتى است مانند يك حبابى خيمه هستى خود را روى درياى بيكران ماده زده در همه فعاليتهائى كه در مسير وجود ميكند سر سپرده امواج خروشان ايندرياىبيكران است و سر و كار با ماده دارد.
حواس بيرونى و درونيش بماده و ماديات مشغول و افكارش نيز پاى بند معلومات حسىاش ميباشد، خوردن و آشاميدن و نشستن و برخاستن و گفتن و شنودن و رفتن و آمدن و جنبيدن و آرميدن و بالاخره همه فعاليتهاى زندگى را روى ماده انجام ميدهد و فكرى جز اين ندارد.
و گاهى كه پارهاى از معنويات را مانند دوستى و دشمنى و بلندى همت و بزرگى مقام و نظائر آنها تصور ميكند، اكثريت افهام آنها را بواسطه مجسم ساختن مصداقهاى مادى در نظر تصور ميكنند چنانكه شيرينى پيروزى را با شيرينى قند و شكر و جاذبه دوستى را با كشش مغناطيس و بلند همتى را با بلندى مكان يا جاى يكى از ستارگان و بزرگى مقام را با بزرگى كوه يا نظير آن حكايت مينمايند.
در عين حال افهام در توانائى درك و تفكر معنويات كه از جهانى وسيعتر از ماده ميباشند مختلفند و مراتب گوناگون دارند، فهمى است كه در تصور معنويات هم افق صفر است و فهمى است كه كمى بالاتر از آن مىباشد و بهمين ترتيب تا برسد به فهمى كه با نهايت آسانى وسيعترين معنويات غير مادى را درك ميكند.
و در هر حال هر چه توانائى فهمى در درك معنويات بيشتر باشد بهمين نسبت تعلقش بجهان ماده و مظاهر فريبندهاش كمتر و همچنين هر چه تعلق كمتر توانائى درك معنويات بيشتر مىباشد، و با اين وصف افراد انسان با طبيعت انسانى كه دارند همگى استعداد اين درك را دارند و اگر استعداد خود را ابطال نكنند قابل تربيتند.
2-از بيان گذشته اين نتيجه بدست ميآيد كه معلومات هر يك از مراتب مختلف فهم را بمرتبه پائينتر از خود نميشود تحميل كرد و گرنه نتيجه معكوس خواهد داد و مخصوصا معنوياتى كه سطحشان از سطح ماده و جسم بسى بالاتر است اگر بىپرده و پوست كنده بفهم عامه مردمكه از حس و محسوس تجاوز نميكند تحميل شود بكلى ناقض غرض خواهد بود.
اينجا بعنوان نمونه مذهب و ثنيت را ميتوان ذكر نمود:كسى كه با تامل عميق در بخش او پا نيشاد و يداى هندى دقت كند و همه اطراف سخنان اين بخش را پائيده برخى را با برخى تفسير كند خواهد ديد كه هدفى جز توحيد خالص و يگانه پرستى ندارد ولى متاسفانه چون بىپرده و لفافه بيان شده وقتى كه نقشه توحيد خداى يگانه كه در او پا نيشادها تنظيم شده در سطح افكار عامه پياده ميشود جز بتپرستى و اعتراف بخدايان بسيار از آب در نميآيد.
پس در هر حال اسرار ماوراء طبيعت و ماده را بپاى بندان عالم ماده در پس پرده بايد گفت.
وقتی حکم محکومیت برای متهمی صادر می شود دادگاه طبق ماده ی 22 قانون مجازات اسلامی می تواند در صورت احراز جهات مخففه ،مجازات های تعزیری و یا بازدارنده را تخفیف دهد و یا تبدیل به مجازات از نوع دیگری نماید که مناسب تر به حال متهم باشد.
وقتی حکم محکومیت برای متهمی صادر می شود دادگاه طبق ماده ی 22 قانون مجازات اسلامی می تواند در صورت احراز جهات مخففه ،مجازات های تعزیری و یا بازدارنده را تخفیف دهد و یا تبدیل به مجازات از نوع دیگری نماید که مناسب تر به حال متهم باشد.
تخفیف دهد مثل اینکه شخص متهم به 30 سال زندان محکوم شده ولی به جهت دارا بودن یکسری شرایط به 20 سال زندان تبدیل می شود و یا تبدیل به مجازات از نوع دیگر مثل اینکه شخصی متهم شده به حکم اعدام ولی به جهت دارا شدن یکسری شرایط مجازات او تبدیل به مجازات دیگری می شود که نسبت به اولی خفیف تر است مثل تبدیل حکم اعدام به حبس ابد.
جهات مخففه چیست که در صورت بودن آنها دادگاه تخفیف قائل می شود؟
طبق ماده ی 22 قانون مجازات اسلامی
1- گذشت شاكی یا مدعی خصوصی
2- اظهارات و راهنمایی متهم كه در شناختن شركاء و معاونان جرم و یا كشف اشیایی كه از جرم تحصیل شده است موثر باشد
3- اوضاع واحوال خاصی كه متهم تحت تاثیرآنها مرتكب جرم شده است از قبیل: رفتار و گفتار تحریك آمیز مجنی علیه , یا وجود انگیزه شرافتمندانه در ارتكاب جرم
4- اعلام متهم قبل از تعقیب ویا اقرار او در مرحله تحقیق كه موثر در كشف جرم باشد
5- وضع خاص متهم و یا سابقه او
6- اقدام یا كوشش متهم به منظور تخفیف اثرات جرم وجبران زیان ناشی از آن
سوالی که پیش می آید این است که برای چه محکومیت هایی می شود تقاضای تخفیف مجازات کرد؟
به استناد ماده ١٠ آیین نامه كمیسیون عفو و بخشودگی , تقاضا و پیشنهاد عفو و تخفیف برای محكومیت ذیل پذیرفته می شود:
١ ـ كلیه محكومیتهای اعدام (به استثناء قصاص نفس ) حبس و جزای نقدی و شلاق كه از ناحیه مراجع قضایی (دادگاههای عمومی ـ انقلاب ـ نظامی ـ ویژه روحانیت) و قانونی صادر شده است.
٢ـ كلیه محكومیتهای محرومیت از حقوق اجتماعی و یا اقامت و یا ممنوعیت از اقامت در محل معین.
٣ـ كلیه محكومیتهای تكمیلی و تبعی صادره از مراجع قضایی و قانونی.
٤ـ كلیه محكومیتهای اضافی خدمت سربازی و یا تنزیل درجه پرسنل نیروهای مسلح
تبصره ١ـ در مورد احكام اعدام (به استثناء قصاص نفس) چنانچه پس از صدور حكم قطعی محكوم به اعدام و یا خانواده وی درخواست عفو نماید حسب مورد رئیس هیات یا دادستان موظف به ارسال تقاضای محكوم علیه و پرونده مربوط با اظهار نظر صریح به ریاست كمیسیون عفو می باشند. كمیسیون عفو فوراً در وقت فوق العاده و حداكثر تا دو ماه از تاریخ دریافت تقاضا در خصوص مورد رسیدگی نموده و اعلام نظر می نماید, اجرای احكام تا اعلام نتیجه , به وسیله رئیس كمیسیون عفو به تاخیر خواهد افتاد.
تبصره٢ـ در صورت موافقت با عفو محكوم به اعدام كمیسیون حق ندارد بیش از دو درجه تخفیف برای وی منظور ومجازات را كمتر از ١٥ سال حبس تعیین نماید مگر بنا به فرمان مقام معظم رهبری.
تبصره٣ـ برای محكومانی كه تقاضای آنان از طرف كمیسیون عفو رد شده است پیشنهاد مجدد عفو در صورتی بلامانع است كه علت رد منتفی شده باشد.
در بالا گفتیم تخفیف چیست؟ و به چه مجازاتهایی تعلق می گیرد و جهات مخففه چیست ولی باید گفت در زندان برنامه های فرهنگی و قرآنی برگزار می شود که تاثیرات مثبتی بر زندانیان دارد و بخشی از آزادی های مشروط و مرخصی ها ی اعطایی به زندانیان بر اساس مشارکت در این امور تربیتی و فرهنگی است.
اینکه در عنوان و نام سازمان زندان عنوان تربیتی قید شده است بی جهت نیست.
در ماده ٢٠٨ آیین نامه اجرایی سازمان زندانها به زندانیان كه در مدت تحمل كیفر در زمینه حفظ و درك مفاهیم قرآن كریم و نهج البلاغه فراگیری احكام واعتقادات دینی , فعالیت های آموزشی , فرهنگی , هنری و ورزشی توفیقاتی بدست آوردند به تشخیص مسئول فرهنگی و موافقت رئیس زندان به ترتبیب زیر مرخصی تشویقی اعطاء خواهد شد. الف ـ برای حفظ هر جزء از قرآن كریم هفت روز ب ـ برای قبولی در هر دوره نهضت سواد آموزی و سایر موارد فوق الذكر پنج روز..
حفظ قرآن یکی از شرایط تخفیف حکم و یا عفو محسوب می شود ، حفظ قرآن از جمله امتیازاتی است که افراد با جرایم مختلف می توانند از آن استفاده کنند اما این امر ابتدا برای عفو باید در کمیسیون عفو استان و کشور بررسی شود پس از آن در صورت وجود شرایط مناسب به رئیس قوه ی قضائیه ارجاع می شود و در نهایت حکم نهایی در پایان باید به تایید رهبری برسد
مثلا در سال گذشته 16 زندانی مواد مخدر که به اعدام محکوم شده بودند با حفظ و فراگیری تمام یا نیمی از قرآن با تخفیف مجازات مواجه شده و از اعدام نجات یافتند.
البته این تخفیف مجازات به شرط حفظ قرآن کریم در کشورهای دیگر از جمله امارات نیز اجرا می شود.
قرآن کتاب هدایت است و خداوند خودش در کتابش وعده هدایت داده. فراگیری آیات الهی و درک مفاهیم قرآنی قطعا راهگشا و آرامش بخش است و چه خوب که زندانیان در زمان سپری کردن مجازات در زندان مانوس با این آیات شوند که قطعا راهنمای آنهاست.